اعداد دروغ نمیگویند
مسلم است معیشت مردم به وخامت رفته است و به هیچوجه با سال ١٣٨٤ قابل قیاس نیست اما این معیشت حاصل سالها بیتدبیری است که در چهار سال دوم دولت احمدینژاد به اوج رسید.
روزنامه اعتماد/
چقدر گاهی حافظهمان ضعیف میشود. حتما
یادمان رفته در روزهایی نه چندان دور قیمتها ساعت به ساعت بالا میرفت. هر
روز صبح که چشم باز میکردیم با اخبار نگرانکننده تهدید کشورها هم اگر
مواجه نمیشدیم؛ انفجار قیمت ارز و سکه و صفهای طویل شبانه مردم برای خرید
ارز دولتی و فروش در بازار سیاه، کاممان را تلخ میکرد.
شاید دیگر به خاطر نمیآوریم چگونه قیمت بنزین، برق و گاز چندین برابر شد و در ازای دریافت ٤٥ هزار تومان یارانه،
چندین برابر ٤٥ هزار تومان بابت بهای سوخت و گرانیهای کالاها به دنبال آن
از جیبمان رفت. از ذهنمان رفته ارز ارزان برای خرید غذا و مایحتاج اساسی
مردم توسط رانتخواران صرف واردات پورشه شد. فراموش کردهایم منابع عظیم
بانکی را به اسم بنگاههای زودبازده چوب حراج زدیم و مهآفرید امیرخسروی از
دل همین منابع بنگاههای زودبازده بیرون آمد و آنقدر به اسم بنگاه
زودبازده وام گرفت و اختلاس کرد که سر به چوبه دار داد. اگر سر دیگری بر
چوبه دار نرفت به معنی به هدف خوردن منابع نیست؛ حجم اختلاس در قواره
چوبه دار نبود.
مسلم است که از خاطر بردهایم وعده خانهدار شدن را که
عاقبت آن خانههای سست و غیرمهندسی وسط بیابان شد که برای تامین آب و برق
برخی از آنها اساسا امکان ایجاد هیچ منبعی نیست و هیچوقت فکر نکردیم به
اینکه همین خانههای بیاساس مسبب دستور چاپ ٤٠ هزار میلیارد تومان اسکناسی
شد که توانست تورم را از ٢٠ درصد به ٤٠ درصد برساند.
روزهای دست خالی
بازگشتن از مذاکرات هستهای تصویری است که شاید برخی فراموش کردهاند. عدم
توافقهای پشت سر هم و قطعنامههای پیدر پی شورای امنیت و تحریم پشت تحریم
دستاورد گروهی بود که امروز دوباره مورد حمایت برخی فراموشکنندگان هستند.
امروز
منتقدان در شرایطی گزارشهای دستگاههای آماری کشور را دروغ میخوانند که
آمار همین دستگاهها روزگاری ملاک خودنماییهایشان بود. هر زمان تورم در
دوره آنها کم میشد یا رشد اقتصادی بالا میرفت تاکید آنها آمارهای اعلامی
این دو دستگاه بود. امروز اما که اعلام این آمار به نفع رقیبشان است از
گفتن آن ابا دارند و این آمار را بیاعتبار میدانند.